من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

ادبیات صمیمیت!!

چقدر ترسناک است...
این ادبیات ما
و چه قدر دردناک است صمیمیت ها
و چه غمناک است که اگر به دوست جانت بگویى 
غمى نیست جز دورى شما
بشنوى
خفه شو خره!

نظرات 12 + ارسال نظر
امیر شنبه 30 آذر 1392 ساعت 20:08 http://ngc1359.blogfa.com

متاسفم. ولی بذار پای راحتی زیاد. هرچند احترام ، همیشه لازمه.

معتکف شنبه 30 آذر 1392 ساعت 09:53 http://koolebaar.blogfa.com/

سلام
من هروقت نظر دادم با اون فلش های کنار رمز، رمز رو تغییر میدم تا یک رمز ساده و خوانا پیداکنم بعد رمز رو وارد میکنم بعد نظر رو مینویسم بعد ارسال میکنم نظر ثبت میشه

سلام
البته واسه بلاگ اسکاى خوبه اینکار

معتکف جمعه 29 آذر 1392 ساعت 17:38 http://koolebaar.blogfa.com/

سلام
رمز را درست وارد میکنیم ولی میگه اشتباهه
ولی دور زدنشو فهمیدم

سلام
این اتفاق واسه من هم زیاد میفته،راه دور زدنش رو به ما هم بگید!

جوهر جمعه 29 آذر 1392 ساعت 15:46 http://myprinter.blogsky.com

بنده کلا دهه 60 ای ها را دو دسته می کنم، آن هایی که زمان جنگ بوده اند و آنهایی که نبوده اند...
متولدین 67 به بعد، بیشتر شبیه دهه 70 ی ها هستند تا دهه 60 ای ها...
می دونم جدی نیست، اما بهم برمی خوره کسی اینجوری باهام حرف بزنه...
واقعا حیف ادبیات قشنگمان...

سلام
تقسیم بندیتون جالبه ...
در همین حد باشه خیلى ناراحت کننده نیست،البته اگه تکرار نشه

محبوبه جمعه 29 آذر 1392 ساعت 15:19 http://nabz.blogfa.com

این هم یه شکلشه عزیزم...
به کسی نگی ولی من خودم مثلا وقتی یکی روخیلی دوست دارم بهش میگم لعنتی جان دوست داشتنی من

پس شاید من زیادى حساسم محبوبه جان

شیوار جمعه 29 آذر 1392 ساعت 14:01 http://www.laleyevajgoon.blogfa.com

از نظر خیلیا این خره اوجِ صمیمیتشونه :) یعنی اگه خیلی براشون عزیز باشی بهت میگن خره!!!

سلام شیوار جان
خوش اومدى عزیزم!
:)به نظرم راه هاى بهترى براى ابراز اوج صمیمیت هست اما اینم یه شکلشه دیگه!
مشکل اینه که من زیاد شبیه سنم نیستم

جوهر جمعه 29 آذر 1392 ساعت 09:11 http://myprinter.blogsky.com

سلام
خیلی بد است، خیلی دردناک است... الحمدلله که بین بنده ودوستان صمیمی ام اصلا چنین ادبیاتی است...
هر چه می گذرد می بینم چقققققققققققققققققدر بین ما دهه 60 ای ها و شما دهه 70ای ها اختلاف است...
واقعا این است ادبیاتی که ما بهش افتخار می کنیم؟!

سلام
جدن نیست؟!اما ناگفته نماند که من این ادبیات رو بین نیمه دوم دهه شصتى ها هم زیاد دیدم و تک و توک نیمه اول هم!
ولى واقعا حیف ادبیات قشنگ ماست!

ربولی حسن کور پنج‌شنبه 28 آذر 1392 ساعت 19:58 http://www.rezasr2.blogsky.com

سلام
اون وقت میگن چرا ملت به مسی فحش دادن!

سلام جناب اقاى دکتر
چرا به ذهن خودم نرسید؟!!!
بده مردم انقدر با مسى با صمیمت برخورد کردند!!!بیا و خوبى کن!والا!به خدا
البته این دوستمان خودش هم از این رفتار ملت خیلى بدشون اومده!
اونایى که اینکارو کردند دیگه خیلى صمیمى بودند با مسى!

معتکف پنج‌شنبه 28 آذر 1392 ساعت 18:10 http://koolebaar.blogfa.com/

سلام ماهرکار میکنیم نظر ثبت نمیشود

سلام جناب معتکف
چرا؟!
این یکى که ثبت شده:))

سعید شرقی پنج‌شنبه 28 آذر 1392 ساعت 17:20 http://shahrzadparsi.blogfa.com/

سلام
نگران نشو،گندم. اتفاقا این خفه شو خره خودش صفایی داره!!
این طرز صحبت رو معمولا دوستای خیلی صمیمی بکار می برن! یه روزایی میرسه که آدم دلش تنگ می شه واسه دیدن یه رفیق قدیمی که از روی صمیمیت به آدم فحش میده!!

سلام
والا!على الحساب صفایى که نداره!مخصوصا که این دوست جانمان بسیار فرهیخته اند و قبل از دانشگاه رفتنش پایه ثابت مشاعره هامون بودند و المپیادى!از جنس ادبى
اما الان هنوز یه ترم نشده انقدر فرم صحبتش عوض شده،راستش اقاى شرقى اینه که بیشتر اذیتم میکنه

حسین پنج‌شنبه 28 آذر 1392 ساعت 16:12 http://mohammadihossein.blogfa.com

سلام . ممنون از اینکه بهم اطلاع دادید که آدرس وبتون عوض شده .
یکی از دوستان میگفت متأسفانه تازگیا مقدار صمیمیت دو دوست ، به عمق بـــــــــــــــــــــــــوقهایی که بهم میدند ، ارتباط عجیبی پیدا کرده . هر چی بدتر ، صمیمیت بیشتر ...
والا ما که جزو دهه 60 هستیم ، از این خبرا نداشتیم ...

سلام
البته دیگه نهایت صمیمیت دوستم همینه دیگه ولى به نظرم خیلى ناراحت کننده است که ما راه بهترى براى ابراز صمیمیتهایمان بلد نیستیم

یک عدد مامان پنج‌شنبه 28 آذر 1392 ساعت 11:13 http://kidcanser.blogfa.com

خونه ی جدید رو پیدا کردم مرسی
نگران این ادبیات هم نباش مقتضای سنه و با بالارفتنش در واقع با بزرگ شدنش درست می شه

سلام
راستش بیشتر نگران خودمم!از اینکه یه وقت منم اینکورى حرف بزنم خیلى میترسم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد