من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

چمدان به دست

امروز ساعت ٣

رفتنى باید بره

نظرات 1 + ارسال نظر
علی... یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 10:31

سلام بر من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!
سال پر از خیر و برکت برات آرزومندم

سلاااام
چه عجب على اقا!
من هم سال خیلى خوبى رو براتون ارزو کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد