من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

بودنم تکرار مى شود

خوشحالم که زاده اردیبهشتم

که قشنگ ترین روزهاى سال رو خدا انتخاب کرده براى اومدنم

که مادر و پدرم منتظرم بودند

که قراره اخر هفته برم پیششون و یه کمى دیرتر تولدمو جشن بگیرم!

ممنون خدا

-----

خیلى خسته  تر از این بودم که واسه تولدم متنى بنویسم:))