من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

باور

دستت را به من بده
بیا این دیوار را فروبریزیم و سر هر پیچ تند بى اعتمادى گل بکاریم
خوب یادم هست رویاى کودکانه ام را که با نوک انگشتانم همه جا گل کاشتم که پنجره ها عادت کنند به پیاده رو،نرده ها را دور بریزند
بیا..
من تمام حرف هایت را بدون سند میپذیرم
فقط
لطفا 
یادت باشد مهر صداقت را به نگاهت سنجاق کنى

نظرات 3 + ارسال نظر
امیر شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 02:09 http://ngc1980.blogfa.com

مهر صداقت...ضمیمه نگاه باشد
اگر باشه نیازی به هیچ مهریه ای برای پشتوانه نیست. چه برای مردش چه برای زنش.
مهر صداقت را به نگاهت سنجاق کنى....
خیلی زیبا بود.
از خودتون بود؟

لطف دارید
بله:)

razie شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 01:02 http://bidel74.blogfa.com

dalilesh kambude sedaghate.

نه همیشه
بعضى وقت ها ما زیادى بدبینیم

راضیه جمعه 16 اسفند 1392 ساعت 12:36 http://bidel74.blogfa.com

صداقت
چه عنصر کمیابی.....

اعتماد از اون هم کمیاب تره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد