گاهى یاد بعضى آدم ها لبخند به لبم میاره بدون استثنا!
مثل استاد ٧٥ساله ریاضیاتم!
که همیشه زودتر از ما مدرسه بود و واسه اینکه تک تکمون درس رو بفهمیم حرص میخورد!
که همیشه واسمون شعر و حدیث میخوند!
که تنها دفعه اى که سر جلسه امتحان استرس گرفتم و مغزم قفل شد و اندکى هم گریه کردم،اومد ورقمو پاره کرد و دستامو گرفت و گفت:هیچ وقت نمیخوام غم تو چشماى دختر گلم ببینم.
که روزاى اخر مدرسه درحالى که چشماش پر اشک شده بود گفت:من به خاطر کلاس شما میومدم مدرسه.حالا که میرید خیلى دلتنگتون میشم.چه جورى بیام اینجا ولى شما تو این کلاس نباشید !؟
که وقتى یکى از دوستاى گلم بیمارى بدى گرفت و ٦ماه نیومد مدرسه هرروز به من میگفت خیلى هواشو داشته باش.من نگرانشم.
که وقتى بهش گفتم ٥تا سوال ریاضى کنکور رو ندیدم چون زیر درس زمین چاپ شده بود نامه نوشت به سنجش و خودش هم زنگ فقط که گلایه کنه که چرا بچه ها رو اذیت میکنید و قول گرفت دیگه اینکارو نکنند!
که وقتى جند روز پیش مسج داد بهم که :تو یادگار روزهایى هستى که نه فراموش میشوند و نه تکرار.....،چشمام پر اشک شد!
پى نوشت:این افراد خیلى بیشترند پس ادامه دارد...
منم یاد یکی از معلم هام افتادم...
باشد که قدر بدانیم...
سلام
خوش اومدید
سلام هر مطلبی که میخونم بیشتر گریم میگیره نمیدونم چرا در مقابل خوبی دیگران باید اشک بریزم اینا جزیی از خدان
خودم هم این قسمت که راجع به استادم هست رو که میخونم گریه ام میگیره.
انشالله که قدردان این ادم هاى خوب زندگى باشیم.
سلام
میشه هر لحظه قالبتون رو عوض نکنید! واقعا ادم هربار فکر می کنه اشتباه اومده....
دوم: ولی خدایی مزه میده آدم سر امتحان، معلمش ورقه اش رو پاره کنه و بگه نمی خواد امتحان بدی، اونم از سر دلسوزی نه از سر عصبانیت
سلام.شما ببخشید.خب دارم دنبال به قالبى میگردم که به دلم بشینه.اینو دوست دارم.بازم شرمنده!
این معلم ها خیلی دوست داشتنی اند.
قدرشان را می دانم که می دانی.
.
.
.
و برازنده نام معلم
واقعا هم!خیلى دوست داشتنى....