من مینشینم،همین جا!
در برابر دزدانه ى نگاهت
بار آرزوهایم را روى شانه هاى قاصدکى مى نهم که رو به سوى تو دارد
تو سیر دلت نگاه کن
بگذار قاصدکم رد چشمانت را بیابد