من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

من پلنگى تنها و پر از حسرت ماه....!

روزمره هاى یک دانشجوى پزشکى.اینجا خود خودمم،حتى اگر نامم گندم نباشد!

واى بر ما اگر کامى نگیریم از بهار

در جهت حال گیرى حال بدى که دیروز داشتم و رفع دل تنگى شدید!صبح زود رفتم پیاده روى و نون تازه و پنیر و طالبى هم خریدم و در فضاى ازاد نوش جان کردم!جاتون خالى...

چند تا خانم اومده بودن پارک بهم گفتم وااى چقدر خوبه تو تنهایى انقدر با خودت حال میکنى:)))